بازارچه بلند به روایت روزنامه اخگر

شماره 157

23 تير 1308/ 7 صفر 1348

«باز هم بازارچه بلند»:

روزی­که ما قدم در وادی روزنامه نگاری گذاردیم، قبل از هر چیز برخود واجب شمردیم که برخلاف برخی از جراید ولایات که اکثراً می­خواهند در مسائل خارجی و داخلی داد سخنوری را داده باشند چون روزنامه ها محلی است مصالح اصفهان را بر هر چیز مقدم دانسته و مسائل مهمه مملکتی را به­عهده جراید مهمه مرکزی واگذار نمائیم. شما باور می­کنید کسی­که امور خانه خود را نتوانسته باشد تحت تنظیم و انتظام آورده و حتی مصالح آن را تشخیص نداده باشد بتواند اصلاح نواقص امور محله خود و خانواده ­های دیگر را عهده­دار شود؟

نواقص فلاحتی، صنعتی، معارفی و معایب اجتماعی و اخلاقی اهالی اصفهان و خرابی و بدی اوضاع بلدی آن با هزار دردهای دیگرش آیا برای ما کافی نیست که هر یک را موضوع صد مقاله قرار داده و در اطراف آن قلم­فرسائی نمائیم؟

یکی از مسائل مهم محلی را که ما از بدو امرروزنامه نگاری خودمان وجهه نظر و هدف مقصود خویش قرار داده­ایم حفظ آثار تاریخی اصفهان و مرمّت و تجدید عمران آنهاست.

به­عقیده ما اگر در اطراف این موضوع که از لحاظ اهمیت تاریخی و اقتصادی شهر اصفهان نهایت اهمیت را دارد هرچند با هم بحث کرده و قلم­فرسائی نمائیم تا وقتی­که به ­منظور و مقصود مقدس خودمان قائل نیامده­ ایم تازه کار مهمی صورت نداده و ادای خدمتی ننموده­ایم.

یکی از عمارات مهم این شهر که از مآثر دوره صفوی و از آثار صفوی و از آثار مهم شهر اصفهان است بازارچه بلند و سرای زیبای آنست که ما در شماره 138 مقاله در اطراف آن نوشته و وعده دادیم که باز هم بنویسیم ولی لازم بود که در این دفعه برطبق دعوی خود اسنادی در وقف بودن بنای مزبور بدست آورده در مقابل نظر انصاف خوانندگان محترم خود بگذاریم تا معلوم شود دست تصرف حاج محمد کاظم مثقالی در روی یکی از ابنیه مهم اصفهان دارای چه صورتی می­باشد. هر چند خود بنا از دور جار می­زند: «ما بارگه دادیم، این رفت ستم برما» با ملاحظه سواد حکمی که در سال 1329 هجری محکمه بدایت حقوق اصفهان صادر نموده و ما آن­را به ­زحماتی به­دست آورده ذیلاً از نظر شما می­گذرانیم خواهید فهمید که چگونه و از چه راه یک چنین بنایی به این عظمت را آقای مثقالی تحت تصرف خود درآورده و اسناد و مدارک او دارای چه پایه اهمیت است.

افسوس که روسای سابق ادارات ما اکثراً قصدشان تحصیل حقوق، چاپیدن افراد و تنها حفظ ظاهری بود والا اگر آن­ها هم خود را در این قبیل مسائل مهم شریک نمی­دانستند هرگز اجازه نمی­دادند که طمع پیشگان با آثار تاریخی این شهر باستانی این قسم معامله کرده و با ساختن یا بدست آوردن یکی دو نوشته­پاره مجعول (آن­هم بی سر و بن) آن­ها را تحت تصرف خود درآورند. در این­جا باید انصاف داد که حضرت آقای سیدالعراقین متولی مدرسه چهارباغ باز تا حدی ساکت ننشسته همان­طوری­که می­بینیم در این اواخر با تعمیر مدرسه مزبور از خود ابراز لیاقتی نمودند. در قسمت رفع ید غضب آقای مثقالی هم تا آن­جا که در قوت داشته اند مساعی خود را به­کار برده ولی گویا رشوه­ خواری و لاقیدی اولیای امور سابق سبب یاس معظم­الیه را فراهم آورده برتجری آقای مثقالی افزوده است.

چون سواد حکم عدلیه اصفهان خود بهترین تاریخچه تصرف عدوانی این بنای مهم است ما در این قسمت بیش از این تعقیب نکرده و یکبار دیگر از آقای رئیس معارف و اوقاف، آقای پیشکار مالیه و آقای مدعی­العلوم تقاضا می­کنیم که این موضوع مهم را تحت تعقیب آورده و هر چه زودتر دست تصرف غاصبانه غیر را از این حق ملی و ماترک اجدادی ملت اصفهان کوتاه نمایند.

اگر مثقالی در این بنا هم تعمیری کرده باشد آن­قدر از مال­الاجاره این­جا فایده برده که با چندین مقابل قیمت تعمیرات و اعیان مستحدثه­اش برابری می­کند در صورتی­که آقایان روسای محترم مذکور در فوق هر چه زودتر برای احقاق این حق ملی ما قیام نکنند اداره اخگر خود را موظف می­داند که به پیشگاه پدر تاجدار نه تنها از طمع­کاری آقای مثقالی بلکه از سایر آقایان مذکور نیز شکایت کرده و تا آن­جا که در قوه دارد در ارجاع و احقاق این حق ملی اصفهانیان فداکاری نماید اینک سواد حکم محکمه حقوق اصفهان:

عارض: آقای سیدالعراقین- معروض: حاج محمد کاظم و حاج محمد هاشم معروف به مثقالی  عرض حال بشرح عریضه نمره 242 در خصوص آنکه بازارچه بلند را به انضمام کاروانسرا که تخمیناً پانصد تومان قیمت آن می­باشد به­قصب تصرف کرده، مستدعی آن­که احقاق حق شود.

جواب معروض بازارچه و کاروانسرا را مالک و متصرف هستی به ­موجب ملفوفه فرمان حاضر و فرمانی که خدمت حضرت والا ظل­السلطان و چون دراروپا می­باشد دسترس به فرمان ندارند. تحقیق داخلی محکمه بعد سوال و جواب در بین محاکمه حاج محمد هاشم از ظرفیت خارج و طرف حاج محمد کاظم شد و طرفین اسنادی به محکمه ارائه دادند از جانب مدعی سواد وقفنامه معتبره و تصدیق پیشکار مالیه اصفهان و حکم شرعی از آقای فشارکی ممضی به امضای حجتین آیتین خراسانی و مازندرانی و از طرف مدعی علیه ملفوفه فرمان و تصدیق مالیه اصفهان و آن­چه بعد از ملاحظات وقفنامه در کلمات و نوشتجات طرفین در این دو محل معلوم شد این است که کاروانسرا و بازارچه بلند از بناهای سلاطین جلیل الشان صفویه و وقف بر مدرسه سلطانی معروف به مدرسه چهارباغ است که جنت و رضوان آرامگاه شاه سلطان حسین صفوی و"بهادر خان" وقف کرده اند و به مرور ازمنه به­ واسطه دوری از آبادی شهر بایر شده تا زمانی ترقی و اقتدار حضرت والا ظل­السلطان که جمله از بلاد ایران را حکومت داشتند به واسطه کثرت قشون در اصفهان محل حاجت شده این دو بنا محل ذخیره قشون و از متصرفات حکومت شده. مخارجی در آن نموده دائر می­شود بعد از انفصال حضرت والا از حکمرانی جمله بلاد باز به مرور بایر می­شود تا زمانی که دولت شروع به خالصیه فروشی می­کند. این دو محل از جانب دولت منتقل می­شود به مدعی­علیه و به تصرف او داده می­شود . او هم مخارجی در آن­جا می­کند مجدداً دائر می­شود در این صورت ملفوفه فرمان دولتی منافات با وقفیت سابقه ندارد و دو تصدیق مختلف پیشکار مالیه اصفهان ابداً اختلافی نداشته و دلیل این تحقیقات می­باشد و مجرد انتقال دیوان، وقفیت سابقه را از میان نمی­برد و واقع را نمی­توان از دست داد و حکم شرعی فعلی ممضی به امضای آیتین خراسانی و مازندرانی را نمیتوان مهمل گذاشت و این­که مدعی­علیه در آخرین جلسه محاکمه اظهار داشت از این­که اسناد شرعیه و عرفیه دارم نزد شخصی اروپائی در اروپا است با آن همه اخطارات به او که دوسیه شاهد است از این­که اگر سندی دارد بیاورد و بلا نتیجه است بلکه مسلما طفره است و بالاتر از این تصور نمی­شود که فرمانی مدرک ملفوفه حاضره و حکم شرعی بر ماکیف(؟) خود داشته باشد تحقیق مطلب فرمان و عدم منافی آن با وقفیت (؟)سابقه شد حکم غیبت هم مقدم بر حکم مالکیت است و وارد بر آن است. مطلبی که هست تعمیر جدید که از زمان اقتدار حضرت والا ظل السلطان الی کنون در این بازارچه و کاروانسرا چه از طرف دیوان و چه از طرف مدعی علیه شده و هست متعلق به مدعی علیه است . بنابر این کاروانسرا و بازارچه مانده این به تصرف متولی شرعی که آقای سیدالعراقین می باشند داده شود و تمام اعیان مستحدثه در هر دو محل هر چه باشد متعلق به حاج محمد کاظم است که باید به تصدیق مصدق مرضی الطرفین به خرج مدعی علیه برسد مدرک صدور حکم مدلول- احکامی که در تحقیق داخلی ذکر شد. محکوم مفاد آن چه در تحقیق داخلی ظاهر شد اداره اجرا، مدلول حکم را به موقع اجرا بگذراند به تاریخ 15 شهریور ربیع الثانی 1329

محل مهر جناب ندیم باشی عضو محکمه محل مهر آقای حاج سید اسمعیل مدیر محکمه محل مهر محکمه حقوق

                                                           دفتر عدله اصفهان

 

تماس با ما

اصفهان- خیابان استانداری، روبروی موزه هنرهای تزئینی، مركز اصفهان شناسی و خانه ملل

تمامی حقوق برای مركز اصفهان شناسی و خانه ملل محفوظ است
طراحی سایت توسط حمیدرضا ورشابی

Search