کارخانه وطن به روایت روزنامه اخگر

شماره 20
2 آذر 1307/ 10 جمادی‌الثانی 1347
قسمت اقتصادی: ادامه «ثروت ملی» مطلبي راجع‌ به تاریخچه ورود کارخانه وطن به اصفهان از ع. ذبيح

کارخانه ریسمان تابی و نساجی هفت دست- آقای دهش در پنج سنه قبل مسافرتی به آلمان نموده و به راهنمائی مستر "شونمان" ماشین¬آلات ریسمان تابی و نساجی و تکمیل پارچه و لوکومبیل و موتور خریداری کرد و پس از پرداخت بیعانه آن به ایران مراجعت نمود . در اصفهان با آقای "حاجی محمد حسین کازرونی" عقد شرکتی بسته، جزئی سهمی هم به یکی دو نفر دیگر فروخته شد.
پس از آنکه ماشین¬آلات به سر حد رسید آقای دهش به بین¬النهرین مسافرت نموده و وسائل حمل ماشین¬آلات را توسط اتومبیل¬های چهار تنی سیستم آ-ن-آ- که والبیومهای یک تن و نیمی فراهم ساخت و با چندین سفر رفت و آمد با مشقات زیاد در مدت دو سال ماشین¬آلات به اصفهان وارد گردید.
زحمات آقای دهش در وارد کردن این موسسه بی¬اندازه زیاد و فقط جدیّت و پشتکار مشارالیه بود که می¬توانست مبادرت به این کار نماید. مشکلات یکی دوتا نبود راه ها همه خراب، پل¬ها معیوب، بارها سنگین بانکه های.هیجده خرواری مساعد و همراه کم رفیق فرمان نفهم شوفر و مکانیک ترک و عرب و ارمنی با حقوق های گزاف و امثال این نوع موانع بیشمار هر کس هم اقدام به این عمل را نوعی از جنون خیال نموده و عامل به این گونه عملیات را تحمیق می¬نمود و هر کس در ملاقات معظم¬اله شروع به سرودن آیه یأس می¬کرد و می¬گفت بر فرض هم که با زحمات زیاد این کارخانه را دائر نمودید بدوریت در اثر رقابت خارجی به کارخانجات سابق کهریزک و صنیع الدوله خواهد پیوست اما هیچ یک از این حرفها و قصه و نصایح به گوش آقای دهش نرفته و در عزم راسخ معزی¬الیه رخنه ننموده و با اراده آهنین مقصود خویش را تعقیق نمود.
بدواً برای محل کارخانه شروع به ساختمان بنائی در اراضی هفت دست که متعلق به خودشان بود نموده و چهار نفر آلمانی هم

شماره 21

4 آذر 1307/ 12 جمادی‌الثانی 1347

قسمت اقتصادی: ادامه «ثروت ملی» به قلم: ع. ذبيح

در مدت یکسال و کسری بنای کارخانه به­اتمام رسید. بدواً موتورهای محرکه و لوکومبیل کارخانه در وسط بنا کار گذارده شد و پس از آن ماشین­های ریسمان تابی و حلاجی سوار شده و در اسد 1304 به کار افتاد.

ماشین­های نساجی و تکمیل هم متدرجاً در مدت یک سال سوار شده و متدرجاً مشغول کار شدند. در این مدتی که مشغول ساختمان بنا و سوار کردن ماشین­ها بودند به تدریج مابین آقای دهش و آقای کازرونی مشاجرات شرکتی شروع گردیده و پیش از حصول فائده، علم مرافعه برافراشته شد.

آقای کازرونی از رساندن وجه خودداری نموده و آقای دهش هم در نتیجه فروش و گرو املاک و حتی سهم کارخانه نزد شریک خود دیگر چیزی نداشت. بالاخره در طهران به اعلیحضرت شاهنشاهی که در آنوقت وزیر جنگ بودند متوسل شده و مبلغ سی هزار تومان به مساعدت آقای مدرس قرض نموده و کارخانه را تا اندازه­ای از بحران نجات دادند مجدداً این پول هم تمام شد، اما مشاجرات به حال خود باقی بود. مجدداً  آقای دهش به اعلیحضرت شاهنشاهی متوسل و در این دفعه حواله شصت هزار تومان گرفت ولی آقای کازرونی از پرداختش به عنوان اینکه خودم آن مبلغ را خواهم داد مانع شد. شرکاء به اصفهان آمدند ولی پول پرداخته نشد و بالاخره کارخانه تعطیل و شرکاء به تهران رفتند و در قصر سلطنتی با حضور امیر لشکر جنوب، دولتشاهی حاجی امین الضرب اسلامیه و چند نفر دیگر شرکت این دو نفر فسخ و آقای دهش با همه زحمات سهم خود را به آقای کازرونی واگذار نمود که در مدت معینی وجهش پرداخته شود و آقای کازرونی شروع به دادن وجه برای به راه انداختن کارخانه نموده و کارخانه قروضش پرداخته شد و بالاخره به ­راه افتاد.برای سوار کردن ماشین¬ها استخدام نمود.

تماس با ما

اصفهان- خیابان استانداری، روبروی موزه هنرهای تزئینی، مركز اصفهان شناسی و خانه ملل

تمامی حقوق برای مركز اصفهان شناسی و خانه ملل محفوظ است
طراحی سایت توسط حمیدرضا ورشابی

Search